علامت سوالهای ما از دل آسمان شب
هر بار که به آسمان شب نگاه میکنم، همان لحظهای که ستارهها مثل جواهرات کوچک بر تاریکی میدرخشند، این پرسش ذهنم را درگیر میکند: آیا قوانین فیزیک تنها به آن چیزی که امروز دانشمندان از آن میدانند محدود میشود؟ یا در دل این تاریکی عظیم، چیزهایی نهفتهاست که میتوانند آینده علم و حتی سرنوشت بشریت را تغییر دهند؟از زمانی که بشر چشم به آسمان دوخت و شروع به رصد ستارهها کرد، کشف کرد که جهان بسیار فراتر از تصور ماست. کهکشانها، ماده تاریک، انرژی تاریک و حتی فرضیههای عجیبتر مثل ماده عجیب (Exotic Matter) و انرژی منفی (Negative Energy) ما را به دنیایی وارد کردهاند که مرز میان علم و شگفتی به باریکترین حد خود رسیده است.
ما تلاش میکنیم به عنوان یک پژوهشگر
نجوم، با زبانی ساده و قابل فهم، درباره این مفاهیم شگفتانگیز صحبت کنیم؛ مفاهیمی
که ممکن است کلید ساخت کرمچالهها، سفر سریعتر از نور، و درک عمیقتر از رازهای
کیهان باشند.
ماده عجیب چیست؟
بیاید یک تعریف ساده و علمی از این
ماده عجیب داشته باشیم:
مادهای را "عجیب" مینامیم
که خواص آن با قوانین رایج فیزیک و مواد معمولی اطراف ما هماهنگ نباشد. در فیزیک
نظری، ماده عجیب معمولاً به مادهای گفته میشود که:
1. فشار منفی دارد، یعنی برخلاف ماده عادی،
ماده عجیب ممکن است به جای دفع، جاذبهای بسیار قویتری به خود وارد کند که میتواند
به صورت فشار منفی ظاهر شود.
2. چگالی انرژی ماده عجیب نیز طبق برخی مدلها
میتواند منفی باشد که در فیزیک کلاسیک بیسابقه است.
3. یا ویژگیهایی از خود نشان میدهد که در
طبیعت روزمره مشاهده نمیکنیم. ماده
عجیب از نظر ساختار و رفتار با ماده معمولی تفاوتهای اساسی دارد و به همین دلیل
"عجیب" نامیده شده است.
این همان مادهای است که دانشمندان برای
پایداری کرمچالهها یا حتی برای توضیح برخی پدیدههای کیهانی به آن نیاز دارند.
حالا سوال این است که ما چرا به آن نیاز
داریم؟
فرض کنید میخواهید یک کرمچاله بسازید؛
تونلی میان دو نقطه از فضا-زمان که امکان سفر میانبر میان کهکشانها را فراهم
کند. طبق معادلات انیشتین، چنین ساختاری به سرعت فرو میپاشد. اما اگر مادهای با
فشار و انرژی منفی داشته باشیم، این ماده میتواند دیوارههای کرمچاله را باز نگه
دارد.
انرژی منفی؛ مفهومی شگفت و بحثبرانگیز
انرژی منفی یعنی چه؟
در نگاه اول عجیب به نظر میرسد؛ مگر
انرژی همیشه مثبت نیست؟ اما در فیزیک کوانتوم، پدیدهای به نام اثر کازیمیر (Casimir Effect) وجود دارد که در آن دو صفحه فلزی خنثی
(بدون بار الکتریکی) را در فاصلهای بسیار نزدیک به یکدیگر قرار دادهاید، به طوری
که بین آنها خلاء کامل وجود دارد. شاید در نگاه اول به نظر برسد که هیچ نیرویی
بین این دو صفحه وجود نخواهد داشت. اما با بررسی این پدیده از دیدگاه
الکترودینامیک کوانتومی، اتفاقی شگفتانگیز رخ میدهد.
در خلاء بین دو صفحه، ذرات مجازی به
طور مداوم به وجود میآیند و از بین میروند. این ذرات مجازی، فوتونهای مجازی
تولید میکنند که با صفحات فلزی خنثی برهمکنش دارند. نتیجه این برهمکنش، ایجاد
یک نیروی جاذبه بین دو صفحه است. هر چه صفحات به هم نزدیکتر باشند (فاصلهای کمتر
از یک میکرون)، این نیرو قویتر میشود. با افزایش فاصله بین صفحات، نیروی کازیمیر
به سرعت کاهش مییابد.
این نشان میدهد که انرژی منفی تنها یک
تخیل علمی نیست، بلکه ریشهای در پدیدههای واقعی مشاهده شده است.
انرژی منفی و کرمچالهها
در تئوریهای بیشتر نظری (تخیلی)، اگر روزی بشر بتواند انرژی منفی
را در مقیاس بزرگ تولید و کنترل کند، انرژی منفی درگیر تئوری کرمچالهها میشود که به موجب آن سفر در
زمان و حرکت سریعتر از نور را برای سفر فضایی امکانپذیر میداند و سفر میانستارهای
را از رویا به واقعیت تبدیل کنند. در واقع ماده منفی و انرژی منفی باعث سفر های رفت و برگشت در کرم چاله ها بدون نگرانی از افق رویداد
میشود، در واقع سفری از یک سوی کهکشان به سوی دیگر، در زمانی کمتر از چشم بر هم زدن.
تمایز میان ماده عجیب، ماده تاریک و
انرژی تاریک
بسیاری از دانشآموزان وقتی اصطلاحات
"ماده عجیب"، "ماده تاریک" و "انرژی تاریک" را میشنوند،
دچار سردرگمی میشوند. اجازه دهید کمی شفافسازی کنیم:
ماده تاریک (Dark
matter): نوعی ماده
فرضی که نمیتواند نور را منتشر یا جذب کند، اما اثر گرانشیاش روی کهکشانها دیده
میشود. تقریبا ۲۷٪ از کل جهان را تشکیل میدهد.
انرژی تاریک (Dark
energy): شکلی مرموز
از انرژی که باعث شتاب گرفتن انبساط جهان میشود. سهم آن حدود ۶۸٪
از کل کیهان است.
ماده عجیب (Strange
matte): یک حالت نظری
و متفاوت از ماده که میتواند انرژی منفی یا فشار منفی داشته باشد و بیشتر در زمینههای
کرمچالهها و سفرهای سریعتر از نور مطرح میشود.
به بیان ساده، ماده تاریک و انرژی تاریک
در رصدهای کیهانی دیده میشوند، اما ماده عجیب بیشتر یک "ابزار نظری"
است که به کمک آن میخواهیم معادلات پیچیده را توضیح دهیم.
ماده عجیب و آسمان شب؛ نگاه یک رصدگر
وقتی در یک شب صاف به آسمان نگاه میکنم
و کهکشان راه شیری را در آغوش تاریکی میبینم، به این فکر میکنم که هر ذره نوری
که به چشم ما میرسد، میلیونها سال نوری سفر کرده است. اما پشت این زیبایی، ۹۵٪
از جهان در تاریکی مطلق "نامرئی" پنهان شده است.
این همان جایی است که ماده تاریک، انرژی
تاریک، و شاید ماده عجیب نقش خود را ایفا میکنند. رصدخانههای زمینی و فضایی مثل
تلسکوپ فضایی جیمز وب یا
پروژههای ESO در شیلی، هر
شب به دنبال سرنخی از این معماها هستند.
کرمچالهها و رؤیای سفر در کهکشان
تصور کنید در یک شب رصدی، از میان
تلسکوپ خود به یک کهکشان دور نگاه میکنید. آن کهکشانی که میلیاردها سال نوری با
ما فاصله دارد. حالا فکر کنید اگر ماده عجیب را در اختیار داشتیم، میتوانستیم یک
کرمچاله باز کنیم و در چند لحظه خود را به همان کهکشان برسانیم.
این رؤیا، الهامبخش بسیاری از فیلمهای
علمیتخیلی بوده است و بسیار از آن دیدهایم، اما ریشه در معادلات واقعی فیزیک
دارد. هرچند هنوز فاصله زیادی تا تحقق آن داریم.
چالشها و محدودیتها
عدم وجود شواهد قطعی: تاکنون ماده عجیب
در مقیاس کلان کشف نشده است.
ناپایداری: حتی اگر انرژی منفی تولید
شود، نگهداشتن آن در مقیاس بزرگ بسیار دشوار است.
قوانین فیزیک: برخی دانشمندان معتقدند
قوانین بنیادی ممکن است اجازه ندهند ماده عجیب در جهان واقعی وجود داشته باشد.
چرا این مباحث برای دانشآموزان مهم
است؟
شاید بپرسید چرا باید درباره ماده عجیب
و انرژی منفی بدانیم، وقتی هنوز حتی در سطح آزمایشگاهی هم در دسترس نیستند؟ پاسخ
ساده است:
این مباحث مرزهای علم را جلو میبرند.
باعث میشوند ذهن ما فراتر از چارچوبهای
روزمره برود و جلوتر از چیزی که هست فکر کرد.
الهامبخش نسل بعدی پژوهشگران و
دانشمندان میتواند باشد.
همانطور که زمانی سفر به ماه یک رؤیای
غیرممکن بود، شاید روزی سفر از طریق کرمچاله هم از حوزه تئوری خارج شود.
نتیجهگیری: آسمان هنوز پر از راز است
ما همیشه وقتی شبها به
آسمان نگاه میکنم، میدانم که پشت هر ستاره، پشت هر کهکشان، اسرار بیشماری نهفته
است. ماده عجیب و انرژی منفی تنها بخشی از این معما هستند. شاید روزی با تلاشهای
مشترک دانشمندان، با رصدهای دقیقتر، و با فناوریهای پیشرفتهتر بتوانیم پاسخ پرسشهایی
که در ذهن داریم را بیابیم.
اما حتی اگر هیچوقت ماده عجیب را پیدا
نکنیم، همین پرسشها و همین تلاشهاست که علم را زنده نگه میدارد و میتواند پلی
باشد تا شناخت بیشتری از جهان کسب کنیم.